دل نوشته
-
فوریه- 2010 -9 فوریه
خط خطی های ذهن پریشان من 2
امشب ای مرگ بر بالین من مهمان باش سوخت عمر و رفت جوانی، اشک را گو که پنهان باش جرعه…
بیشتر بخوانید » -
دسامبر- 2009 -24 دسامبر
خط خطی های ذهن پریشان من 1
ندانم، ندانم، ندانم تو کجایی ندانم، ندانم، که کنون در چه حالی ندانم، نخواهم که بدانم که کنون یار که…
بیشتر بخوانید » -
سپتامبر- 2009 -6 سپتامبر
نامه بی جواب 19
دیگر خسته ام از این همه دل بستن و شکستن، دیگر توان تحمل این همه دو رویی و ریا را…
بیشتر بخوانید » -
ژوئن- 2009 -17 ژوئن
نامه بی جواب 18
درود بر ایزد یکتا و خالق مطلق و متعال، دلم برایت تنگ شده است، راستی آخرین بار کی بود که…
بیشتر بخوانید » -
5 ژوئن
نامه بی جواب 17
سلام ای کسی که زمانی می پنداشتم عزیزترینم هستی و عزیزترینت هستم. سلام ای که باور داشتم من ِ بی…
بیشتر بخوانید » -
مه- 2009 -17 می
نامه بی جواب 16
سلام دل ساده، باز چه شده؟ باز هم گرفته ای؟ چند بار گفتمت که این دنیا به هیچ کس وفا…
بیشتر بخوانید » -
ژانویه- 2009 -5 ژانویه
نامه بی جواب 15
سلام، زمانی بود که می خواستم همه کاری بکنم، به همه چیز برسم، همه جای دنیا را ببینم ولی چند…
بیشتر بخوانید » -
آوریل- 2008 -2 آوریل
نامه بی جواب 14
سلام عزیز دل، باز هم من هستم، همان دلتنگ همیشگی. مدتی بود طولانی که دیگر نمی نوشتم؛ راستش را بخواهی…
بیشتر بخوانید » -
مارس- 2008 -26 مارس
نامه بی جواب 13
سلام، حال من خوب است، یعنی مجبورم که به حکم عرف و عادت بگویم که خوبم، می دانی، دیر زمانیست…
بیشتر بخوانید » -
17 مارس
نامه بی جواب 12
سلام، نمی دانم چرا این قدر این روزها دل تنگ گذشته هایم شده ام. نمی دانم این درد بی دوا…
بیشتر بخوانید »