القای توهم دموکراسی و تعیین سرنوشت توسط مردم در جمهوری اسلامی
پیش از آنکه در خردادماه 1396 حسن روحانی، برای بار دوم به ریاستِ جمهوری اسلامی منصوب شود، بسیاری از عمال و مزدوران رژیم، در قالب های مختلف اقدام به تبلیغ شرکت در انتخابات می نمودند و البته رژیم نیز با رو کردن برگ برنده ابراهیم رییسی، از اعضای سابق هیات مرگ و از نزدیکان به علی خامنه ای، این بیم را میان مردم ایجاد کرد که اگر رای ندهیم، اوضاع بدتر می شود. در مناظرات انتخاباتی که در صدا و سیمای جمهوری اسلامی تولید و پخش می شد، از بسیاری از مفاسد و رانت خواری های آقایان پرده برداری شد و ایشان برای داغ کردن تنور انتخابات، البته در حدی که «نظام مقدس» لطمه نخورد، به افشای یکدیگر پرداختند. در همان زمان، مقاله «رای به زور و مشروعیت به چمبه» از نگارنده در کیهان لندن منتشر گردید و به تفصیل بررسی شد که چرا نباید در انتخابات شرکت کرد و پاسخ مبلغان داده شد.
به هر تقدیر، مردم ایران که از پس از شورش 1357 همواره انتخاب های سلبی داشتند، باری دیگر به پای صندوق های رای رفتند و کیست که فراموش کند، که عمال اپوزوسیون نما، چگونه با انگشت بنفش خود، سعی بر کشاندن مردم پای صندوق های رای داشتند. رژیم نیز از هیچ تلاشی فروگذار نکرد و حتی توسل به یکی از مطربان زیرزمینی و معلوم الحال را در کارنامه خود ثبت نمود. با گذشت 3 سال از آن زمان، روز گذشته، باری دیگر بی تفاوتی رژیم به خواست مردم به اثبات رسید و هر ذهن آگاهی حال می داند که حضور پای صندوق رای جمهوری اسلامی تنها بهانه ای را به دست ماله کشان امور خارجه می دهد تا از این حضور جهت مشروع جلوه دادن خود، استفاده کنند. باری مردمی که به رییسی و قالیباف و میرسلیم و جهانگیری «نه» گفته بودند، در اولین گام با ادامه حضور جهانگیری به عنوان معاون اول رییس جمهور مواجه شدند. سپس با انتصاب ابراهیم رییسی به ریاست قوه قضاییه، عملاً علی خامنه ای نشان داد که خواست مردم تاثیر چندانی در سیاست های نظام ندارد و تنها اوست که وفق اصل 110 قانون اساسی می تواند تشخیص دهد چه چیز برای مردم خوب است. روز گذشته اما این بازی کامل تر گردید و قالیباف، فردی که دستور «حمله گازانبری» به دانشجویان معترض در وقایع سال 78 را داده بود، به ریاست قوه مقننه رسید و البته میرسلیم نیز در هیات نماینده در کنار وی حاضر است.
شاید این شائبه ایجاد گردد که ایشان، توسط رای مردم به مجلس رفته اند، اما در رد این موضوع همین بس که ایشان همه از فیلتر شورای نگهبان رد شده اند. جالب تر اینکه با این اتفاق، فضای سیاسی کشور حال کاملاً امنیتی گشته است و تمام افرادای که توانستند در دهه شصت و هفتاد در کنترل خیزش های مردمی برای رژیم موفق عمل کنند، حال دارای پست های کلیدی شده اند که در کنه آن نشان از هراس رژیم دارد و علی خامنه ای با این انتصابات در صدد است تا پایه متزلزل خلافت شیعی اش را محکم نماید و حال علی لاریجانی، می رود خود را برای انتخابات رییس جمهوری آماده کند.
حال بر ما است تا با هشیاری تمام، و با درس گرفتن از تجربیات چهار دهه گذشته، این بار با تحریم انتخابات، دیگر فریب هیچ انگشت رنگی یی را نخورده و گمان نبریم که اگر در انتخابات شرکت نکنیم دچار نابسامانی های بسیاری خواهیم شد، چه اینکه دیدیم و دیدید که تفاوت میان دولت احمدی نژاد و روحانی، تنها در ظاهر و ادبیات ایشان بود و طبق اصل 110 قانون اساسی این نهاد رهبری است که سیاست های کلی نظام را تعیین می کند. در منابر زعماى جمهورى اسلامى نيز مى شنويم كه بارها گفته اند ملتى كه ولى فقيه دارد، نيازى به انتخابات و رياست جمهورى ندارد، يا در مسئله ثبت نام محمود احمدى نژاد براى نامزدى ریاست جمهوری، انتقاد كردند كه «مگر آقا نگفته بود نياييد؟ پس شما مؤمن و معتقد به مبانى نيستيد». يا شخص خامنه ای بارها در سخنرانى هاى خود اعلام داشته كه: «فلان نامزد آمد و پرسيد و گفتم بياييد يا صلاح نيست بياييد». بنابراين تمام نامزدها مورد تاييد شخص اول كشور هستند و براى به دست آوردن اين تاييديه بايد داراى خصايصى باشند كه كم و بيش در همه آنها وجود دارد و تنها شدت آن کم و زیاد می شود
پاینده ایران و ایرانی
زنده باد آزادی
هوشمند رحیمی (وکیل دادگستری و حقوقدان) – 14 خرداد 2579