مطالب ویژهمقاله

روز جهانی حجاب، احترام و حمایت از حقوق بشر یا نقض آن؟

یکم فوریه مقارن با 12 بهمن، «روز جهانی حجاب» نام گرفته است. این روز با تلاشهای نظمه خان، یک زن مسلمان آمریکایی، و پس از واکنش‌های، به زعم ایشان «اسلام هراسانه» پس از رویداد ۱۱ سپتامبر پیشنهاد شدبا هدف ترغیب زنان غیر مسلمان از ادیان مختلف به گذراندن یک روز با حجاب و بیان تجربه خود از آن روز و پوشش شان. دقیقاً به فاصله چند روز از این رخداد، در دومین شنبه از ماه فوریه «روز جهانی روسری ارغوانی» هست که توسط خانمی لیبیایی بنیانگذاری شده است و هر دو رخداد فوق، در دفاع از حجاب و ارائه نظراتی مخالف آنچه در باب حجاب در اسلام گفته شده است، بنا نهاده شده اند. پس نخست باید دید تعریف «حجاب» چیست و سپس آن را با موازین حقوق بشری بین المللی تطبیق داد تا ماهیت اصلی این موضوع روشن گردد. اما پیش از ورود به اصل مطلب یادآوری این نکته نیز ضروری است که در اسلام اصلی وجود دارد به نام «تقیه» که برای پیشبرد اهداف اسلام، دروغ گفتن را در مواردی واجب و موجه می داند.

حجاب در اسلام: فارغ از شان نزول آیات مرتبط به بحث حجاب، که دو روایت وجود دارد و از بحث حاضر خارج است، منبع و مرجع اصلی شناخت اسلام تازی نامه می باشد. این کتاب که به نام «مصحف عثمان» نیز معروف است، آیاتی را که به ادعای محمد از جانب الله به او گفته شده توسط خلیفه سوم جمع آوری گردیده است و از این روست که شیعیان در آن تردید دارند و معتقدند اصل آن نزد امام دوازدهمشان هست که پس از ظهور مشخص می شود، این در حالیست که مسلمانان اتفاق نظر دارند که این کتاب معجزه پیامبرشان محسوب می شود و الله آن را از هرگونه تحریفی در امان نگاه داشته است!

نکته نخست مورد ادعا این است که افراد عادی عاجز از فهم و درک اصل مطلاب بیان شده در تازی نامه هستند و باید حتماً آخوندها تفسیر آن را بگویند، وگرنه هر تفسیری و حتی استناد به خود آیات فاقد سندیت است. این استدلال در خود تازی نامه به کرات رد شده است و وفق آیات زیر می بینیم که در خود تازی نامه ارائه تفسیر از آن مورد تایید نیست و فقط آنچه در آن آمده معتبر است:

سوره مریم آیه ۹7: این قرآن را بر زبان تو آسان کردیم تا پرهیزکاران را مژده دهی و ستیزه گران را بترسانی

سوره الدخان آیه ۵۸: ما ادای سخن خویش بر زبان تو را آسان کردیم، باشد که پند گیرند

سوره القمر آیه ۱۷: و این قرآن را آسان ادا کردیم تا از آن پند گیرند، آیا پند گیرنده‌ای هست؟

سوره القمر آیه ۲۲: و این قرآن را آسان ادا کردیم تا از آن پند گیرند، آیا پند گیرنده‌ای هست؟

سوره القمر آیه ۳۲: و این قرآن را آسان ادا کردیم تا از آن پند گیرند، آیا پند گیرنده‌ای هست؟

سوره القمر آیه ۴۰: و این قرآن را آسان ادا کردیم تا از آن پند گیرند، آیا پند گیرنده‌ای هست؟

پس مشخص است، ادعای فوق تنها یک سفسطه توسط مسلمانان است تا بتوانند حقیقت را کتمان کنند و چهره ای متفاوت از اسلام را با تفسیر به رای ارائه دهند.

دوم این است که ادعا می کنند در اسلام زن و مرد برابر هستند. این ادعا کذب محض است و برای اثبات آن تنها کافیست آیات زیر را مطالعه کنیم تا متوجه اصل موضوع گردیم:

  1. سوره نساء آیه 34: «مردان، از آن جهت كه خدا بعضى را بر بعضى برترى داده است، و از آن جهت كه از مال خود نفقه مى‌دهند، بر زنان تسلط دارند. پس زنان شايسته، فرمانبردارند و در غيبت شوى عفيفند و فرمان خداى را نگاه مى‌دارند. و آن زنان را كه از نافرمانيشان بيم داريد، اندرز دهيد و از خوابگاهشان دورى كنيد و بزنيدشان. اگر فرمانبردارى كردند، از آن پس ديگر راه بيداد پيش مگيريد. و خدا بلندپايه و بزرگ است.» در خصوص این آیه، همواره مسلمانان در نفی آن هستند که مردان بر زنها ارجحیت داده شده اند و در آن دستور زدن زنان صادر شده است؛ در حالیکه «اضربوهن» از نظر دستوری فعلی امری محسوب می شود و با توجه متن که در حال شرح مجازات «زنان ناشزه» است، پس شکی نیست که کتک زدن زنان در تازی نامه اجازه داده شده است.
  2. سوره بقره آیه 223: «زنان شما، کشتزار و محل بذرافشانی شما هستند؛ پس هر زمان که بخواهید، می‌توانید با آنها آمیزش کنید» از هر سوی و طریقی که بخواهید این آیه را تفسیر کنید، نهایتاً تسلط مردان بر زنان نتیجه می شود. از دیگر سوی با توجه به اینکه برقراری رابطه زناشویی در دنیای امروزی لازم به داشتن رضایت زوج و زوجه است، در حالیکه می توان قایل بدین شد که طبق این آیه شوهر هر زمانی مایل باشد، زن حق مخالفت نداشته و فرض تجاوز منتفی است، چرا که زن از اموال شوهر محسوب می شود و این مرد است که انتخاب می کند چگونه و چه زمانی به «کشتزار» خود وارد شود.
  3. در سوره بقره مسائل مرتبط با ارثیه مطرح شده است، به طور خلاصه زوجه بدون وجود فرزند ربع ماترک و با وجود فرزند ثُمن (یک هشتم) ماترک را به ارث می برد در حالیکه مرد بدون وجود فرزند نیمی از ماترک و با وجود فرزند ربع ماترک را از همسرش به ارث می برد. همچنین میان فرزندان دختر و پسر، دختران سهمشان نصف پسران است.
  4. در سوره بقره در آیاتی که مبحث دیه مطرح شده است نیز چنین است و دیه زن مسلمان نصف دیه مرد مسلمان است، این در حالیست که اگر بیضه های مردی را از بین برند، دیه متعلقه به آن دیه کامله (معادل ارزش 100 شتر) است و بیضه چپ، دیه اش دو سوم دیه کامل است و بیضه راست، دیه اش یک سوم دیه کامل؛ در نتیجه ارزش جان یک زن حتی از بیضه چپ یک مرد کمتر است.

بنا بر آیات فوق و موازین فقهی اسلامی متوجه می شویم که زن و مرد در اسلام نه تنها برابر نیستند که زن، نصف مرد تلقی شده و جزو مایملک مرد است و این مرد است از پدر و جد پدری و شوهر به طور اخص، و سایر مردان مسلمان به طور اعم این حق را دارند که با زن مسلمانی که برخلاف موازین تازی نامه رفتار می کنند تحت عنوان «نهی از منکر» برخورد کنند.

نکته بعدی این است که منظور از حجاب، پرده ای در برابر دل و دیده مردان و زنان است و هرگز تازی نامه نوع خاصی از پوشش را مشخص ننموده است. عده ای میانه رو تر، مدعی هستند که حجاب صرفاً «روسری» را شامل می شود. از منظر لغوی «حجاب» به معنای پرده و پوشش است و در فقه از کلمه «سِتر» برای آن استفاده شده است و استعمال حجاب به جای آن امری نسبتاً جدید است. حال نگاهی به تازی نامه می اندازیم تا صحت و سقم این ادعا را بسنجیم:

  1. آیه 31 سوره نور: «و زنان مؤمن را بگو تا چشمها (از نگاه ناروا) بپوشند و فروج و اندامشان را (از عمل زشت) محفوظ دارند و زینت و آرایش خود جز آنچه قهرا ظاهر می‌شود (بر بیگانه) آشکار نسازند، و باید سینه و بر و دوش خود را به مقنعه بپوشانند و زینت و جمال خود را آشکار نسازند جز برای شوهران خود یا پدران یا پدران شوهر یا پسران خود یا پسران شوهر یا برادران خود یا پسران برادران و پسران خواهران خود یا زنان خود (یعنی زنان مسلمه) یا کنیزان ملکی خویش یا مردان اتباع خانواده که رغبت به زنان ندارند یا اطفالی که هنوز بر عورت و محارم زنان آگاه نیستند (و از غیر این اشخاص مذکور احتجاب و احتراز کنند) و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود. و ای اهل ایمان، همه به درگاه خدا توبه کنید، باشد که رستگار شوید» همانطور که در این آیه آمده است، حجاب منظور تازی نامه آن است که کل پیکر و بدن زن را احاطه کند و تنها گردی صورت و دستان از مچ تا انگشتان را شامل نمی گردد که البته تفسیری نیز وجود دارد که با توجه به پوشاندن چشمان در قسمت نخست این آیه، حکم به پوشیدن برقعه می کنند. جالب تر اینکه معتقدند، زن مسلمان با توجه به «او نسائهن» حتی رعایت آن را در برابر زنان غیر مسلمان واجب می دانند، مباد که زن غیرمسلمان از بدن او برای مردی سخن گوید. نکته آخر تعیین تکلیف در خصوص نوع راه رفتن است و حتی برای زنان در اسلام برای چگونگی راه رفتن و گام برداشتن تعیین تکلیف شده است.
  2. آیه 59 سوره احزاب: «ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و همسران کسانی که مؤمن هستند بگو: جلابیبشان را بر خود فرو پوشند [تا بدن و آرایش و زیورهایشان در برابر دید نامحرمان قرار نگیرد.] این [پوشش] به اینکه [به عفت و پاکدامنی] شناخته شوند نزدیک تر است، و در نتیجه [از سوی اهل فسق و فجور] مورد آزار قرار نخواهند گرفت؛ و خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است» جلباب مذکور در این آیه به معنای پارچه ای بلند است تا از سر تا پا را فرا می گیرد و می پوشاند و می تواند از آن به همان «چادر» تعبیر کرد.
  3. آیه 32 سوره احزاب: «اى زنان پيامبر، شما همانند ديگر زنان نيستيد، اگر از خدا بترسيد. پس به نرمى سخن مگوييد تا آن مردى كه در قلب او مرضى هست به طمع افتد. و سخن پسنديده بگوييد» گرچه خطاب این آیه زنان پیامبر هستند اما در فقه این موضوع به تمام زنان مسلمان تعمیم داده شده است.

پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که در کدامیک از این آیات اشاره بر مردان و رعایت حجاب توسط ایشان شده است؟ و حتی ایشان اختیاری در پوشش حجاب ندارند، بلکه این یک امر «واجب» است و تخلف از آن حرام تلقی و می تواند حتی به قتل ناموسی زن توسط مردان مسلمان، خواه پدر و جد پدری و همسر یا سایر بستگان و آشنایان تا غریبه های مسلمان شود و انگیزه آن حفظ شرف و آبرو بیان گردد.

تا اینجا موضوع حجاب را منظر اسلامی بررسی کردیم و دیدیم که استدلال های موافقان حجاب صرفاً ادعای کذب و دروغ است تا این موضوع را عادی سازی کنند و حتی تا بدانجا پیش رفته اند که موضوع «فمینیسم اسلامی» را نیز مطرح کرده اند که پیشتر در خصوص آن توسط نگارنده این سطور مقاله ای منتشر گردیده است. حال زمان آن است تا ببینیم تا چه حد این احکام، با دنیای امروز همخوانی دارد؟ در اسناد حقوق بشری بین المللی، زن و مرد برابر فرض شده اند و هرگونه تبعیضی بر اساس جنسیت محکوم است و زن، همانند مرد، یک انسان آزاد است و نه موجودی که مورد مالکیت مرد قرار گیرد و همواره تحت قیومیت مردی باشد. در مقابل اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون منع هرگونه تبعیض علیه زنان و کنوانسیون حقوق کودک و سند 2030 یونسکو (که غیر از مورد نخست، عمدتاً کشورهای اسلامی سه مورد بعدی را هنوز نپذیرفته اند) اعلامیه حقوق بشر اسلامی قرار دارد که طبق ماده 5 آن زن فقط از منظر کرامت انسانی با مرد برابر شناخته می شود و وفق مواد 3 و 6 حقوق او از بدو تولد تا زمان مرگ مشروط به حدود مصرح در تازی نامه و تحت قیومیت و نظارت پدر و شوهر قرار دارد.

موضوع پوشش و حجاب، مصرحاً در اسناد بین المللی نیامده است و ناگزیر باید با توسل به مواد موجود و تفسیر آنها تکلیف این مناقشه را مشخص کرد. انتخاب نوع پوشش، از مصادیق آزادی بیان و عقیده تلقی می شود که در ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده 19 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی دانست. پس دو مورد را باید در اینجا تمایز داد: اول زنی که به خواست و اراده خود حجاب می کند، دومی زنی که اراده ای در این موضوع ندارد و موظف به حجاب کردن است بنا بر دلایل مختلف از جمله اجبار خانواده ، یا ترس از آبرو یا حفظ جانش. اساساً نگارنده معتقد است گروه اول بسیار اندک هستند و هیچ انسان معقولی نمی پذیرد که فردی با اختیار آزاد محدودیت را انتخاب کند، وانگهی کسی که مسلمان می شود، صحبت از اختیار در انتخاب نوع پوشش برایش محلی از اعراب ندارد، چراکه پوشیدن حجاب موضوعی امری در اسلام است، با این حال، برای آن عده قلیلی که با اراده آزاد انتخاب کرده اند تا حجاب داشته باشند، باید احترام قائل شده و ایرادی به ایشان وارد نیست. اما دسته دوم که به دلایل بسیاری ناگزیر از پوشش حجاب هستند، در واقع تعیین «روز حجاب» و «روز روسری ارغوانی» و به رسمیت شناختن آن توسط دولت ها، خصوصاً دولت های سکولار یا غیر مسلمان، نه تنها فعالیت بشردوستانه و در راستای حقوق بشر تلقی نمی گردد، بلکه حمایت از تبعیض و نقض حقوق بنیادین زنها را به ذهن متبادر می کند. به عبارت دیگر، همانطور که یک زن غیر مسلمان هنگام سفر به کشوری اسلامی، موظف به پوشیدن حجاب می شود، ولو علیرغم میل باطنیش، یک زن مسلمان که به کشورهای غیرمسلمان می آید، باید به این مقررات کشور احترام بگذارد.

متاسفانه در سالهای اخیر شاهد این هستیم که مسلمانان کشورهای خود را ترک می کنند چون از قوانین اسلامی حاکم بر خود ناراضیند، و در کشور مقصد که به آن پناه برده اند، با استناد به حق آزادی دینی، خواستار این حق هستند که طبق قواعد و رسوم اسلامی زندگی کنند و حتی این قواعد وارد قوانین کشور مقصد نیز بشود. پاسخی که هر شخص معقولی به این رفتار می دهد، این است که اگر می خواهید طبق قوانین اسلامی زندگی کنید، به همان کشورهای اسلامی بازگردید و با تفکرات خود که ریشه در 14 قرن گذشته دارد، مبارزات زنان را برای به دست آوردن حقوق برابر در کشورهای دیگر به استهزا نگیرید و به باد ندهید. این عمل مسلمانان، نه استفاده از آزادی ادیان، که سوء استفاده از آن است و حمایت از حجاب، حمایت از نقض حقوق اساسی بشر محسوب می شود، چه اینکه یک دختر متولد در خانواده مسلمان از خردسالی مدام می شنود که اگر می خواهد به بهشت برود و خدا دوستش داشته باشد باید حجاب داشته باشد و این مسئله در ناخودآگاه او نقش می بندد و اگر زمانی حجاب نداشته باشد، احساس گناه می کند و هرگز عنصر اراده در انتخاب حجاب وجود ندارد.

با آرزوی خردمندی و خردورزی همه افراد بشر

هوشمند رحیمی (وکیل دادگستری و حقوق دان) – 12 بهمن 2578

نمایش بیشتر

کیارش هوشمند

وکیل پایه یک دادگستری و استاد دانشگاه، دانش آموخته دانشگاه تهران

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید

بستن
دکمه بازگشت به بالا
بستن