مقاله

نظری اجمالی بر مراسم سال نو در ایران

اکنون که  سالی دیگر را پشت سر می گذاریم و رفته رفته خود را آماده  می کنیم تا سال جدید را جشن بگیریم بی مناسبت نیست که با رسوم پدران و سرچشمه اعمال خود در این زمانها کمی آشنا گردیم. مبنای سال شمسی توسط حکیم عالیقدر عمر خیام پایه ریزی و اجرا گردید اما زمان و مبنای آن از زمان چیرگی عمر بن خطاب ، خلیفه سوم، بر ایران زمین احتساب گردید. حمله اعراب به ایران در سال 30 هجری قمری مطابق با سال 651 میلادیصورت گرفته است. به اهتمام ایرانیان میهن دوست آغاز سال جدید شمسی نوروز تعیین میگردد و شاه هم پیشنهاد ایشان را می پذیرد.

در ایران باستان، مراسم آغاز سال نو از جشن سوری شروع می شد و با مراسم سیزده به در به پایان می رسید. حال گام به گام به بررسی این مراسم به صورتی کلی و اجمالی می پردازیم.

1 – جشن چهارشنبه سوری:

جشن سوری یا همان جشن آتش در اعتقادات بسیاری از ایرانیان قدیم عزیز و مقدس بود. نه به این خاطر که امروزه ما به اشتباه آنها را متهم به آتش پرستی می کنیم که از این روی که آنان خدای را نور مطلق می دانستند و در زمان ایشان آتش تنها وسیله نور رسانی بود ، پس برای آنها مقدس بود. چنانکه شمع روشن کردن در ادیان دیگر نیز برگرفته از همین عقیده است و بس. واژه ” سور” به معنای “سرخ” و “آتش” می باشد. در ایران باستان هر ماه یک جشن سوری بر پا بود که امروزه تنها جشن سده و چهارشنبه سوری از آنها باقی است. از آن روی به این جشنها سوری می گفتند که عنصر اصلی آنها آتش بود. جشن سوری در آخرین آدینه شب هر سال برپا می گردید و با رفتن به اتاق مردگان آغاز میشد. جالب است که این آیین در میان مسلمانان نیز رسوخ کرده و همگی جمعه آخر سال به زیارت اهل قبور می روند! مردم بر این باور بودند که در این شب فرورها به زمین می آیند و میهمان ما هستند از این روی پیش از این روز خانه تکانی را تمام می کردند. در این شب مردم عموما ً غذایی شبیه آش رشته می خورده اند و اعتقاد داشته اند که رشته عمر و کار و … را دراز و پر برکت می گرداند. از دیگر خوراکیهای این شب آجیل مشکل گشاست که شامل : پسته، بادام، سنجد، کشمش، گردو، برگه هلو، انجیر و خرما می شود و از آن به آجیل لُرک یا هفت میوه هم یاد می کنند می باشد. این آجیل از خیراتیها می باشد و مردم برای رفع مشکلاتشان نذر می کردند. جالب است که مردم ایران هنوز هم آجیل مشگل گشا را باور دارند. فال کوزه از رسوم بسیار جالب چهارشنبه سوری است که در شب یلدا هم این فال را می گیرند، در گذشته با اشعار اوستا و اکنون با اشعار حافظ . روش آن به این صورت است که هر کس از خود چیزی در کوزه می اندازد و سپس اشعار را درون کوزه قرار می هند. آنگاه یک کودک دست در کوزه کرده و یک شی را همراه با یک شعر بیرون می آورد که فال صاحب شی می باشد. دیگر باید فالگوش و قاشق زنی را اضافه کرد که شایان ذکر است همین قاشق زنی که این روزها کم رنگ شده در ممالک غربی در روز هلووین انجام می شود. در رسم شال اندازی کسانی که نامزد داشتند از پشت بام منزل نامزد خود شال خود را به پایین می انداختند اما نباید دیده میشدند، و از پایین هدیه ای به شال آنها گره زده و آنها بر می داشتند. باید گفت که در گذشته بر پشت بام منازل نیز آتش می افروختند.

     پس از حمله اعراب به ایران و در معرض نابودی قرارگرفتن این جشنها عده ای بر آن شدند تا چاره ای اندیشند. اعراب که اعتقاد داشتند: الاربعاء یوم ضنک و نحس ، در برابر این پیشنهاد ایرانیان که با جشن گرفتن آخرین شب چهارشنبه هر سال نحوست آن پاک می گردد تاب نیاوردند و به این ترتیبت بود که جشن سوری به چهارشنبه سوری مبدل گردید. اما ایرانیان که آتش را مقدس می دانستند، پریدن از روی آنرا گناه می شماردند ولی اعراب اعتنایی نکرده و این بدعت تازه پایه گذاری گردید.

2 – نوروز:

   الف) هفت سین: قداست عدد هفت از آنجا سرچشمه میگیرد که اهورا مزدا و شش امشاسپندان ( خورتات، اَمُرتات، اُردی وُهوشت، وُهومن، شهریور، اسپندارمذ) جمعا ً هفت سپنتا هستند. البته در باب عدد هفت و قداست آن مثالها فراوان است، نمونه هایی چون: 7 الوان که خدای برای عیسی مسیح (ع) فرستاد (تره، سرکه، روغن، عسل، نمک، ماهی، نان) یا 7 شهر عشق یا به اعتقاد قدما 7 چیز کهنه اش خوب است : یار، همسخن، کتاب، شمشیر، شراب، گرمابه، چینی. یا 7 پیرایه ( نگار (حنا)، سرخاب، خال، سفیدآب، زرک، وسمه، سرمه) که بر 7 جای بدن ( دست، پا، روی، موی، چشم، ابرو، گردن) می نهادند. و 7 محل تماس بدن با خاک زمین هنگام نماز خواندن و 7 آخشیج زر، سیم، روی، مس، قلع، آهن، سرب و … .

  ب) هفت سین یا هفت شین؟ در بسیاری از کتابها به هفت شین اشاره شده از جمله اینکه گفته اند :

جـشــــــن نوروز از زمــان کـیـان           می نـهــادنــد مردم ایــــــــران

شمع و شیر و شراب و شیرینی          شکر و شهد و شای اندر خانه

در ایجا شایسته است که به شرایط مواد موجود در این سفره اشاره شود.

1-     نام باید پارسی باشد

2-     ریشه گیاهی داشته باشد

3-     خوردنی باشد

4-     نام ترکیبی نباشد.

چنانکه می بینیم در ترکیب فوق “شمع” واژه ای عربی است و پارسی آن “افروزه” یا “اسپندار” می شود. “شهد” نیز واژه ای عربی است با معنای پارسی “انگبین”. همچنین است “شراب” که می شود “باده”. پس اسقاط یکی از شروط فوق موجب اسقاط این فرضیه می شود اما از سویی دیگر می توان گفت که گفته صحیح و معتبر است. اگر در دو زبان پارسی اشکانی و ساسانی جستجو کنیم، می بینیم که ساسانیان حرف “ش” نداشته اند و اشکانیان کاملا ً مخالف با آنها حرف “س” نداشته اند. زبان پارسی امروز نیز ترکیبی از این دو زبان است. چنانکه دو واژه “فرشته” و “فرستاده” یا “مشت” و “مستمند” از یک ریشه هستند. دیگر نمونه ها “خروش” و ” خروس” ، “دشت” (به معنای اولین پولی که شخص در اول روز، هفته، ماه میگیرد ) و “دست” و … . پس می توان اذعان داشت که 7 شین همین 7 سین بوده که در زبان اشکانی تلفظ می شده.

جالب است که عوامل فوق الذکر برای مواد موجود در هفت سین در 15 میلیون کلمه فارسی فقط در 7 کلمه که با سین آغاز می شوند وجود دارند. اما اینها خود نماینده اهورا مزدا و شش امشاسپندان هستند، به شرح زیر:

اهورامزدا : سیر

خورتات : سماق

اَمرتات : سرکه

اُردی وهوشت : سبزه

وهومن : سنجد

شهریور : سمنو

اسپندارمذ : سیب

قابل ذکر است که گیاه سُنبل چون نام عربی دارد و پارسی آن خوشه است و از طرف دیگر قابلیت خوردن ندارد در هفت سین به شمار نمی آید. سکه نیز خود گویای حال خود است.

   ج) هفت چین : برخی از مورخین نیز به هفت چین اشاره کرده اند و می گو یند که هفت میوه از هفت درخت می چیده اند و در هفت سفره قرار می داده اند.

   د) سبزه : در باره سبزه به این ترتیب بوده است که تخم هفت گیاه را در 19 اسفند ماه می کاشتند و هر کدام تا آغاز سال بهتر رشد میکرد اعتقاد بر باور بودن آن گیاه در آن سال داشتند و در مزارع آن سال به کشت آن گیاه می پرداختند. از طرف دیگر اعتقاد گره زدن سبزه فقط و فقط در مورد ازدواج صادق است و اینگونه تعبیر می گردد که ظرفی که سبزه در آن رشد کرده است به مثابه ایران است و تخم گیاهان جوانانی هستند که در کنار هم ولی بیگانه با هم رشد کرده اند و گره زدن سبزه دقیقا ً مانند پیوند دادن آنهاست. پس فقط برای ازدواج باید سبزه گره زد و نه موارد دیگر.

ه) کتاب : تا پیش از آیین زرتشتی یک کتاب ، که نشانه خرد و خردورزی بود بر سر هفت سین قرار می دادند اما پس از ظهور زرتشت کتاب اوستا بر سر هفت سین ها آمد و این امر ادامه داشت تا حمله اعراب به ایران و اوستا جای خود را به قرآن کریم داد.

3- سیزده بدر :

در باب نحوست عدد سیزده همواره سخنها فراوان است و همواره در تمام ادواره این عقیده به اصطلاح خرافی وجود داشته است و جالب اینجاست که این “خرافه” در سرتاسر دنیا وجود دارد از کشورهای کوچک و جدید التاسیس ها و جهان سومی ها تا کشور های بزرگ و قدیمی و پیشرفته. حتی در آمریکا هتلهایی هستند که طبقه ۱۳ ندارند و عده زیادی که در روز سیزدهم هر ماه هیچ کاری نمی کنند و حتی در سرزمین عزیز خودمان از روزگاران بسیار دور در سیزدهمین روز از فروردین ماه از منازل خود به دامان طبیعت می روند. امّا این عقیده از کجا نشات می گیرد؟ این موضوع به عقاید میتراییان و ایرانیان باستان بازمی گردد. بر خلاف تصور همگان ایزد یگانه در این آیین زُروان است و پس از او دو خدا وجود دارند. تفاوت “خدا” و “ایزد” در این است که “خدا” از واژه “خَوَتای” به معنای “جهان شاه” گرفته شده است، اما با مرور زمان واژه خدا به جای ایزد مورد استعمال قرار گرفته است و امروزه ما ایزد یگانه را خدا می نامیم. به هر روی این دو خدای که بنا بر اوستا و کتیبه های بدست آمده فراوان فرزندان زروان هستند یکی اورمُزد یا اهورا مزدا به معنای دانای مطلق است و دیگری انگره مینو یا همان اهریمن است. همچنین شش امشاسپندان (فرشته) در آیین زرتشتی موجود است که به ترتیب عبارتند از : خورتات ، اَمُرتات ، اُردی وُهوشت ، وهومَن ، شهریور ، اسپندارمز. جالب است که بدانیم قداست عدد هفت از همینجا سرچشمه می گیرد یعنی اهورا مزدا و شش امشاسپندان و هر کدام از این هفت مورد ذکر شده برای خود سنبلی دارند که از حوصله این بحث خارج است.

در آیین یاد شده پنج ربّ النوع نیز وجود دارند که عبارتند از : میترا (میثر Mither) ، ورونیا (ورون Veron) ، ایندریا ( آندرا Andrea) ، ناسیته ( ناستی ) و آناهیتا. حال اگر اهورا مزدا و شش امشاسپندان و این پنج ربّ النوع را به ترتیب قرار دهیم مجموعا ً ۱۲ موجود مقدس خوب داریم وسیزدهیمن اهریمن خواهد بود. به این علت است که از قدیم الایّام عدد ۱۳ را نحس می دانستند و این عقیده که دیگر گمان نکنم درست باشد از آن به خرافه تعبیر کرد هنوز پا بر جاست.

روز پایان تعطیلات نوروزی است و اعتقاد پیشینیان بر این بوده است که ارواح خبیث با شیطان به سمت زمین می آیند اما با دیدن مردم در طبیعت در حال شادی می ترسند و به زمین نزدیک نمی شوند. همچنین این باور نیز وجود دارد که این روز، روز نیایش خداوند و درخواست باران است. رسم گره زدن سبزه در این روز می باشد. از دیگر رسوم این روز “دروغ سیزده” می باشد که همه یک دروغ خنده دار به یکدیگر می گویند که شباهت زیادی به روز اول آوریل در غرب April’s Fool Day دارد. در این روز مردم آش رشته می خورند که بر بلند بودن طول عمر و سالی که آغاز شده است دلالت دارد.

نمایش بیشتر

کیارش هوشمند

وکیل پایه یک دادگستری و استاد دانشگاه، دانش آموخته دانشگاه تهران

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن