مقاله
وکیل ستیزی، مرض همه گیر
[جام جم آنلاین]
اژه اي: با ایجاد محدودیت ظرفيت در جذب وکيل مخالفيم
غلامحسين محسني اژه اي سخنگوي قوه قضائيه مي گويد با محدوديت ظرفيت در جذب وكلا موافق نيستم. معاون اول رئيس دستگاه قضا با تاكيد بر استقلال كانون وكلا گفت: براي جذب وكيل بايد به شاخصه هاي مورد پذيرش دنيا از جمله استانداردهاي جمعيتي و نسبت آن با وكلاي موجود توجه كرد. اژه اي در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه “مطابق قانون اصلاح موادي از قانون اجراي سياست هاي اصل 44، محدوديت در جذب حرفه وكالت صحيح نيست و آيا شما با اين محدوديت و انحصار موافقيد يا خير” گفت: “ما موافق محدوديت در اين حرفه نيستيم به دوعلت. اول آنكه: با ايجاد محدوديت در حرفه وكالت تقاضاي كار براي برخي وكلا افزايش پيدا مي كند و اين موضوع باعث گران شدن حق الوكاله ان ها مي شود و اين صحيح نيست. سخنگوي دستگاه قضا در تبيين دليل دوم خود براي مخالفت با انحصار در حرفه وكالت هم گفت: با ايجاد محدوديت در پذيرش وكلا، عده اي از افرادي كه شايستگي هاي لازم و علمي حرفه وكالت را دارند به طور طبيعي جذب اين حرفه نمي شوند كه ما نيز با اين مساله مخالفيم.
غلامحسين محسني اژه اي سخنگوي قوه قضائيه مي گويد با محدوديت ظرفيت در جذب وكلا موافق نيستم. معاون اول رئيس دستگاه قضا با تاكيد بر استقلال كانون وكلا گفت: براي جذب وكيل بايد به شاخصه هاي مورد پذيرش دنيا از جمله استانداردهاي جمعيتي و نسبت آن با وكلاي موجود توجه كرد. اژه اي در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه “مطابق قانون اصلاح موادي از قانون اجراي سياست هاي اصل 44، محدوديت در جذب حرفه وكالت صحيح نيست و آيا شما با اين محدوديت و انحصار موافقيد يا خير” گفت: “ما موافق محدوديت در اين حرفه نيستيم به دوعلت. اول آنكه: با ايجاد محدوديت در حرفه وكالت تقاضاي كار براي برخي وكلا افزايش پيدا مي كند و اين موضوع باعث گران شدن حق الوكاله ان ها مي شود و اين صحيح نيست. سخنگوي دستگاه قضا در تبيين دليل دوم خود براي مخالفت با انحصار در حرفه وكالت هم گفت: با ايجاد محدوديت در پذيرش وكلا، عده اي از افرادي كه شايستگي هاي لازم و علمي حرفه وكالت را دارند به طور طبيعي جذب اين حرفه نمي شوند كه ما نيز با اين مساله مخالفيم.
در ادامه سیاست های وکیل ستیز و مقابله با وكلا، جناب آقای اژه ای در اظهار نظرات جدید خود، و در حمایت زيرپوستى و به ظاهر پنهان از کمپین موهوم حذف ظرفیت، که همانطور که پيشتر نيز گفته بودم، با پشت گرمى به حمايت از ما بهتران راه اندازى شده استدلالاتى فرموده اند.
ايشان به طور مستقيم و غير مستقيم موضوع حق الوكاله وكلا را پيش كشيده اند. اولاً خدا را شكر كه آن پرونده حق الوكاله ميلياردى معلوم شد از مشاوران حقوقى خود قوه بوده است و نه از وكلاى دادگسترى. ثانياً، اگر درآمد بد است، چرا على الدوام قوه قضاييه تعرفه هايش را بالا مى برد؟ همين دو سال پيش هزينه رسيدگى بدوى تنها ١/٥٪ خواسته بود كه امروز ٣/٥٪ است. يعنى در دو سال بيش از دو برابر شده است؛ ثالثاً، اگر وكيلى حق الوكاله بالا بگيرد حق دارد چرا كه بايد دست كم سه سال براى يك پرونده وقت بگذارد و معمولاً قسط دوم حق الوكاله را موكلين به انحا مختلف نمى دهند، ضمناً زمانيكه دادگاه ساعت ٨ تعيين وقت مى كند، وكيل بايد از ساعت ٨ پشت در دادگاه بنشيند تا اگر خدا يارى كند، قاضى ساعت ١٠ تشريف بياورد، و تازه صبحانه تناول نمايد و در بهترين حالت ساعت ١٠:٣٠ قاضى به او بار دهد. قاضى محترم ساعت ١٢ براى صرف نهار و نماز تا ساعت ١٣ تشريف مى برند و بعد از آن هم خسته هستند و نمى توانند ادامه دهند فلذا به منزل مى روند، اما وكيل تا ساعت ١٤ دست كم گرفتار است و بعد بايد سريعاً به دفتر برود، اگر وقت كند غذايى هم در راه بخورد، فبها و نعمه وگرنه تا شام بايد ناشتا باشد، در زمانيكه قاضى محترم در كنار خانواده وقت مى گذراند، وكيل بايد به موكل توضيح دهد كه چرا در دادگاه كار پيش نمى رود و تازه ساعت ٩ شب به منزل برود. حال چرا نبايد پول بيشترى دريافت كند؟ البته با اين افزايش هزينه دادرسى، عملاً حق الوكاله ها كمتر هم شده است، چون موكلين ندارند تا هر دو را تمام و كمال بپردازند. رابعاً اگر انحصارى هم ايجاد شده، انحصار وكلاى جذب شده از طريق بند «دال» هست كه به هر حال پيش از آنكه خود را وكيل بدانند، خود را همكار بازنشسته مى دانند (سوال: آيا حقوق بازنشستگى كفاف زندگى را نمى دهد؟)
در دومين دليل ايشان از شايسته سالارى سخن رانده اند، خوب رطب خورده، منع رطب چون كند؟ قوه قضاييه اول خودش محدوديت پذيرش قضات را حذف كند، مصاحبه هاى آنچنانى را كه منجر به عدم صلاحيت افراد شايسته علمى مى شود و زمينه ساز ورود افراد ناآشنا با حقوق در جايگاه يك قاضى را حذف كند بعد نگران بيكارى افراد شايسته باشد، مگر جز اين است كه قوه قضاييه با كمبود نيرو مواجه است و قاضى به اندازه كافى نداريم؟ از سوى ديگر، مطمئناً فردى كه شايستگى و توانايى علمى خوب دارد از پس آزمون وكالت بر مى آيد، پس نبايد زياد نگران ايشان بود. نگرانى جاى ديگرى است كه ما به آن جاهليم.
در نهايت، با تمام اين مسايل چنانچه بناست ظرفيت حذف گردد، بايد قانون تغيير كند، اگر بناست هر اتفاقى بيافتد، فعلاً تنها قشرى كه در ايران بالاترين ميزان تمكين از قانون را دارند و تنها قشرى كه پيش و پس از كسب درآمد ماليات مى پردازند، وكلا هستند. حال يا قانون را تغيير دهيد كه ما وكلاى دادگسترى با توجه به سوگندى كه خورده ايم و خود را ملزم به آن مى دانيم تمكين خواهيم نمود، يا دست ازدشمنى برداريد تا
دست به دست هم دهيم به مهر
كشور خويش كنيم آباد.
در دومين دليل ايشان از شايسته سالارى سخن رانده اند، خوب رطب خورده، منع رطب چون كند؟ قوه قضاييه اول خودش محدوديت پذيرش قضات را حذف كند، مصاحبه هاى آنچنانى را كه منجر به عدم صلاحيت افراد شايسته علمى مى شود و زمينه ساز ورود افراد ناآشنا با حقوق در جايگاه يك قاضى را حذف كند بعد نگران بيكارى افراد شايسته باشد، مگر جز اين است كه قوه قضاييه با كمبود نيرو مواجه است و قاضى به اندازه كافى نداريم؟ از سوى ديگر، مطمئناً فردى كه شايستگى و توانايى علمى خوب دارد از پس آزمون وكالت بر مى آيد، پس نبايد زياد نگران ايشان بود. نگرانى جاى ديگرى است كه ما به آن جاهليم.
در نهايت، با تمام اين مسايل چنانچه بناست ظرفيت حذف گردد، بايد قانون تغيير كند، اگر بناست هر اتفاقى بيافتد، فعلاً تنها قشرى كه در ايران بالاترين ميزان تمكين از قانون را دارند و تنها قشرى كه پيش و پس از كسب درآمد ماليات مى پردازند، وكلا هستند. حال يا قانون را تغيير دهيد كه ما وكلاى دادگسترى با توجه به سوگندى كه خورده ايم و خود را ملزم به آن مى دانيم تمكين خواهيم نمود، يا دست ازدشمنى برداريد تا
دست به دست هم دهيم به مهر
كشور خويش كنيم آباد.